ارزش چیست؟

ارزش‌های فردی مجموعه‌ای است از باورها؛ به گونه‌ای که اعمال، رفتارها و حرکات ما براساس آن‌ها شکل می‌گیرند.در زندگیِ ما ارزش‌هایی مثل خانواده، رابطه، کار و رفتارها وجود دارد که به هیچ وجه نمی‌توانیم نسبت به آن‌ها بی‌تفاوت باشیم و چشم‌مان را بر آن‌ها ببندیم. کاملاً واضح است که این موارد ارزش‌های فردی ما را تشکیل می‌دهند.

اما ارزش‌های فردی، کِی و کجا کارایی دارند؟

وقتی ما کار یا فعالیتی انجام می‌دهیم که هم‌راستا با ارزش‌های فردی‌مان است، حاصلِ آن چیزی جز احساس رضایت درونی، نشاط و افزایش سطح انرژی و نتیجه‌ای ارزشمند نخواهد بود. بنابراین مسلم است اگر دنبال برنامه‌ها و هدف‌هایی هستیم که می‌خواهیم به نتیجه‌ی دلخواه برسند، باید توجه داشته باشیم که این برنامه‌ها و اهداف همسو با ارزش‌های فردی‌مان باشد، اما مسئله‌ی مهم این است که چطور می‌توانیم ارزش‌های فردی خودمان را پیدا کنیم.

لیست ارزش های فردی

شماره ارزش توصیف
1. درون‌نگری درون‌نگری به معنای بازبینی خود از جنبه‌های مختلف است. توجه بیشتر به خود برای پیدا کردن ریشه‌های بعضی از احساسات،‌ افکار و رفتار. برای مثال اگر در محل کارتان جدیدا احساس راحتی ندارید، درون‌نگری باعث می‌شود تا با بررسی خودتان در موقعیت‌های مختلف کاری، به احساسات و افکارتان دقت بیشتری داشته باشید و بدانید که دلیل اضطراب‌تان در محل کار چه چیزی می‌تواند باشد. مثلا متوجه می‌شوید هنگامی که کنار همکار جدیدتان قرار می‌گیرید، ضربان قلب‌تان بالا رفته و از نظر ذهنی آشفته می‌شوید. این دانسته‌ها تنها با بررسی و درون‌نگری خودتان اتفاق می‌‌افتد.
2. شفقت به خود/ مهربانی با خود

پذیرش اشتباهاتی که مرتکب شده‌اید و سرزنش نکردن خودتان بابت آن‌ها. در شفقت به خود شما به آن‌چه واقعا هستید آگاهید و مجموعه‌ای از صفات و ویژگی‌های خود را با وجود کم و کاستی می‌پذیرید.

در مواقع بحرانی، شما تنها فردی هستید که خودتان را تنها نمی‌گذارید!‌ پس چه بهتر که تبدیل به همراهی مهربان برای خودتان شوید نه یک فرد سرزنش‌گر.

شفقت به خود به معنیِ مهر و محبت به خودتان و درک موقعیت‌های دشوار و اندیشیدن به راه‌حل‌های مناسب برای گذر از این شرایط است. هنگامی که به خودتان شفقت دارید به این معنی نیست که مشکلات را نادیده بگیرید، بلکه بدین معناست که در شرایط سخت، خودمان به خودمان رحم کنیم.

3. اعتماد اعتماد به معنیِ باورِ دو جانبه به رفتارها و تصمیمات دیگران است. یقین به این که آن‌هایی که ما به آن‌ها اعتماد کرده‌ایم، قابل اتکا هستند و به ارزش‌ها و شخصیت ما احترام می‌گذارند و رفتاری خلاف توافق دو طرفه انجام نمی‌دهند.
4. ماجراجویی در زندگی

گشتنِ دنیا به سبکی منحصربه‌فرد و دادنِ فرصتِ زیستن به خودتان

ماجراجویی یعنی سعی کنید در زندگی کارهایی انجام دهید که عادت زندگیِ‌ هر روزه‌ی شما نیست اما به آن علاقه دارید. برای مثال اگر از بخش‌های دیگر محل کارتان خبر ندارید و یا افراد دیگر را نمی‌شناسید، می‌توانید به آن‌ها مراجعه کنید و با آنان تعامل کوتاهی داشته باشید

5. صلح درونی

آرامش درونی حالتی عمیق از آرامش، پذیرش و رضایت است. این به معنای آشتی با خود، دیگران و دنیای اطرافتان است. این در مورد حذف چالش ها یا مشکلات نیست، بلکه به دنبال عبور از آن‌ها با ذهنی آرام و پذیرنده است.

گاهی اوقات به اتفاقات تلخی که در گذشته برای ما رخ داده است و برای‌مان تجربه‌ی سختی بوده، گره خورده‌ایم و نمی‌توانیم از آن جدا شویم. صلح درونی به معنای پذیرش و عبور  از مقاطعی از زندگی است که دوست‌شان نداریم. در واقع با صلح درونی به این مرحله می‌رسیم که یک واقعه‌ی تلخ را به یاد می‌آوریم و می‌پذیریم که این خاطره هم بخشی از گذشته بوده، شاید قشنگ و دلنشین نباشد اما برای ماست و نگهش می‌داریم

6. تاب‌آوری

تاب آوری فرآیند و نتیجه‌ی سازگاری موفقیت آمیز با تجارب دشوار یا چالش برانگیز زندگی است.

حتما موقعیت‌هایی در زندگی ما پیش می‌آید که تحمل آن برای ما سخت و آزاردهنده‌ است و پیش خودمان فکر می‌کنیم که عبور از این مرحله حتما غیرممکن است و خودمان را می‌بازیم و دست به اقداماتی می‌زنیم که ممکن است ما را بیشتر در این منجلاب فرو ببرد. اما تاب‌اوری می‌گوید که در این مرحله باید صبر کرد، باید تاب آورد تا طوفان بخوابد و هیجانات‌مان دوباره تحت کنترل برگردد، تا با بینش و درون‌نگری راهی برای خلاصی از این موقعیت پیدا کنیم.

7. پذیرش

پذیرش به معنای قبول کردن اتفاقات و شرایطی که رخ داده است می‌باشد و عدم تلاش بیهوده و مقاومت انرژی‌بر برای تغییر آن را به همراه دارد.

برای مثال: بپذیریم که ما قدرت تغییر دادنِ انسان‌های دیگر را نداریم و قرار هم نیست چنین کاری را انجام دهیم. در واقع باید به خودمان برگردیم و دست از کارهایی که نمی‌توانیم انجام دهیم برداریم.

8. انعطاف‌پذیری

انعطاف‌پذیری روان‌شناختی به افراد اجازه می‌دهد تا با تغییرات محیط سازگار شوند و به روش‌های جدید، خلاقانه و سالم که با اهداف و ارزش‌های فرد همسو هستند، واکنش نشان دهند. این توانایی همچنین نقش حیاتی در سلامت و تندرستی دارد.

گاهی اوقات آن‌طور که ما برنامه‌ریزی می‌کنیم پیش نمی‌رود، اتفاقی میفتد که برنامه‌های ما را به هم می‌ریزد و انگار که کنترل از دست ما خارج شده. در چنین مرحله‌ای ما با انعطاف‌پذیری می‌توانیم به فکر راه‌حل‌ها و برنامه‌های جایگزین باشیم.

9. امیدواری

امید این باور است که آینده‌ی شما بهتر از حال خواهد بود و توانایی انجام آن را در خصوصِ موضوع خاصی دارید.

امیدواری برخلاف خوش‌بینی موضوع‌محور است. یعنی شما در رابطه با یک موضوعی،‌ امیدوار هستید. مثلا «من به موفقیت شرکت‌مان امید دارم.» امید باید از جنس هدف باشد یعنی هم برای ما مهم باشد و هم میل داشته باشیم به آن برسیم.

10. اتکا به خود

اتکا به خود توانایی تکیه بر توانایی‌ها، تفکر و ارزش‌های خود برای هدایت مؤثر زندگی است. این به معنای خودباوری برای دستیابی به اهداف و مدیریت مستقل مشکلات است.

اتکا به خود، مفهومی است که به این موضوع اشاره دارد که هر فرد در مواجهه با سختی‌های زندگی،‌ به توانمندی‌های خود تکیه نماید و با توجه به پتانسیل‌هایی که دارد، برای رفع مسئله‌ی پیش‌آمده تلاش کند.

11. رهایی

رهایی به معنای ترک خاطرات، وقایع و افکاری است که آزارمان می‌دهد

رهایی از اتفاقاتی است که با این که ما را اذیت می‌کند اما همچنان آن‌ها را مرور می‌کنیم و انگار که به آن چسبیده‌ایم. رهایی برای اتفاقاتی است که توانایی تغییردادن‌شان را نداریم و مرورشان صرفا انرژی روانی‌مان را از بین می‌برد.

12. شفافیت در بیان نیازها، خواسته‌ها و ارتباط با دیگران

گشودگی در ارتباط با افراد دیگر، با حداقل تلاش برای ایجاد یک تاثیر خوب. در واقع شفافیت یعنی همانی باشید که هستید و همان‌طوری رفتار کنید که احساس می‌کنید.

شفافیت یعنی رفتارهایی را از خودمان نشان دهیم، که نیازی به تفسیر نداشته باشد. اگر فردی را در نزدیکی خودمان داریم که حد و مرزهای ما را رعایت نمی‌کند و از این موضوع ناراحت هستیم، لازم نیست تا رفتاری خلاف چیزی که واقعا تمایل داریم (لبخند و گذشت) را نشان دهیم و با شفافیت می‌توانیم ناراحتی خودمان را ابراز کنیم.

13. خودانگیختگی

درس گرفتن از تجربیات منفی گذشته و حرکت به سمت آینده بدون چشم دوختن به رفتار و اقدامات دیگران

با زیستنِ ارزشِ خودانگیختگی، از تجربیات منفی یاد می‌گیریم و با افتخار از اشتباهات‌مان برای بهبود بهره‌وری خود استفاده می‌کنیم. افراد خودانگیخته، منتظر گرفتن انگیزه از دیگران نیستند و سوخت کافی برای انگیزه و اراده را درون خود دارند و در بیرون به دنبال آن نمی‌گردند.

14. دستاورد

دستاورد نماد تلاش و سعی فرد است. در واقع دستاورد به معنای رسیدن به یک آورده به واسطه‌ی تلاش خودتان است که صرفا در مدت زمان کوتاهی، میسر نمی‌شود.

با این ارزش شما به همراهی نقاط قوتی که دارید و به کمک خودتان به یک دستاوردی خواهید رسید. فرق بزرگ آن با موفقیت در این است که ممکن است در موفقیت شما بدون تلاش،‌به آرزوی‌تان برسین اما در دستاورد شما ماحصل نتیجه‌ی زحمت خودتان را می‌بینید.

15. مواجهه

اگر بخواهیم خیلی ساده این واژه را معنا کنیم، می‌توانیم بگوییم روبه‌رو شدن.

در واقع با این ارزش، شما تلاش می‌کنید تا با ترس‌های‌تان از آینده و وقایع تلخی که در گذشته برای‌تان رخ داده و دائم آن را سرکوب می‌کنید، مواجه شوید و بپذیرید که قادر به تغییر آن چه رخ داده نیستید و یا از بعضی مسائل می‌ترسید و از الان به بعد مهم است که آیا می‌خواهید مسیر گذشته را ادامه دهید یا خیر. و این‌که با ترس‌هایی که مدت‌ها به تأخیر انداخته‌اید مواجه شوید و تکلیف آن‌ها را یکسره کنید.

16. بیان و ابراز احساسات این ارزش به معنای به رسمیت شناختن احساسات و ابراز آن‌ها به نحوی درست و اصیل است. برای مثال، اگر در موقعیتی احساس خشم دارید، خشم خود را متناسب با موقعیت ابراز کنید، دلیلی برای سرکوب وجود ندارد. همچنین به خاطر داشته باشید که تنظیم هیجانی و دسترسی به هیجانی که در لحظه تجربه می‌کنید نیز مهم است. مثلا هنگامی که عصبانی هستید، هیجان، خشم است و اگر با خنده و یا گریه آن را ابراز می‌کنید نیاز به تنظیم هیجانی دارید زیرا خشم، خود را به صورت غم و یا شادی نشان داده و این درست نیست.
17. ارتباط‌سازی

این ارزش صرفا به معنای تعامل با دیگران نیست، بلکه بدین معناست که ارتباطی اصولی و سازنده را طبقه مولفه‌هایی ویژه و ارزش‌های‌تان پیش بگیرید و در رابطه‌ای باشید که برای‌تان خوش‌احوالی دارد.

در این ارزش شما باید سعی کنید تا مولفه‌های یک ارتباط موثر را بیاموزید و آن را در زندگی خود پیاده‌سازی کنید. برای مثال؛ گوش دادن فعال، بازخورد دادن و گرفتن، همدلی و احترام،‌ پاسخ به پیام‌ها، درک و توجه داده‌های غیرکلامی، ایجاد صمیمیت و پیدا کردن سبک دلبستگی و ارتباطی خود با طرف مهم زندگی.

18. تمرکز

تمرکز به معنای معطوف کردنِ‌ نیروی ذهنی‌تان به یک موضوع، هدف و یا ایده است.

در این ارزش شما توجه‌تان از حواشی مسیر برخواهید داشت و چشم به هدف می‌دوزید و آگاه خواهید بود که موضوعی شما را از رسیدن به هدف‌تان دور نکند.

19. خردگرایی

این ارزش به معنای به کارگیری عقل و منطق‌تان، بیش از حد معمول در تصمیم‌گیری‌ها می‌باشد.

برای مثال اگر قصد بر انجام کاری دارین، علاوه بر احساسات که احتمالا نقش پررنگ‌تری دارند، کمی مکث کنید و از دریچه‌ی عقل هم به موضوع نگاه کنید. در واقع مانند توازنی متناسب بین عقل و احساس.

20. تعادل

تعادل به معنای در نظر گرفتنِ جنبه‌هایی از موضوعات مختلف است که تا به حال به آن‌ها نپرداخته‌اید و همین موضوع باعث فاصله گرفتنِ شما از تصمیمات صفر و صدی خواهد شد.

در واقع شما با شنیدن و دیدن دیگران و اتفاقاتی که همزمان در حال رخ دادن هستند، به این نتیجه می‌رسید که باید طوری تصمیم گرفت که تمام جوانب در نظر گرفته شود و این یعنی یک تصمیم متعادل. و در واقع از انجام هرگونه تصمیم و یا اقدام تکانشی و در لحظه، پرهیز می‌کنید.

21. ارزش و اهمیت به خود این ارزش به معنای احترام به خود است و اگر این احترام در حد سالم و معقولی باشد، شما در زندگی‌تان احساس ارزشمندی و امنیت بیشتری را تجربه خواهید کرد. علاوه‌براین؛‌ در روابط‌تان هم مثبت‌تر ظاهر خواهید شد و با انرژی بهتر و بیشتری آن را پیش می‌برید. در واقع با ارزش‌گذاری به خودتان، می‌توانید بهترین عملکرد را در موقعیت‌های مختلف داشته باشید، چون خودتان را در نظر گرفته‌اید و در جایی که هستید احساس خوبی را تجربه می‌کنید و همین موضوع باعث بازدهی بهتر شما می‌شود.
22. ثبات

ثبات یعنی:‌ تصمیم‌گیری بر اساس ارزش‌ها، اطمینان به انتخاب‌های خود، محترم شمردن تصمیمات و تلاش نکردن برای تغییر خود به دلیلِ باور قلبی که به خودشان دارند.

این به معنای انعطاف‌ناپذیری نیست؛ در واقع افراد با ثبات با هر حرف و واکنشی، مسیرشان را تغییر نمی‌دهند و اگر قرار بر تغییر باشد، باز هم با خردگرایی و تمرکز، تغییر رخ می‌دهد. این افراد در احساسات خود ثبات دارند و دیگران را بی‌ارزش نمی‌دانند. رفتارهای بدون فکر و تکانشی را از خود بروز نمی‌دهند و نه به خود و نه به دیگران آسیب نمی‌زنند.

23. جرأت‌مندی

جرات‌مندی یعنی بیان و ابراز احساسات و افکار، عقاید و خواسته‌ها با لحنی مناسب، مستقیم و بدون پرخاشگری و بی‌احترامی به حقوق دیگران.

در این ارزش شما در برابر خواسته‌های دیگران، خودتان را در نظر می‌گیرید و اگر درخواست‌شان خلاف ارزش‌های شما بود، به صورت قاطعانه و البته محترمانه آن درخواست را رد می‌کنید.

24. لذت‌جویی

لذت‌جویی یعنی پیدا کردن کارها و فعالیت‌هایی که باعث خوش‌احوالی شما می‌شود و تجربه‌ی این موقعیت‌ها، لذت را برای‌تان به ارمغان می آورد.

این ارزش به شما کمک می‌کند تا از هیاهوی زندگی جدی فاصله بگیرید و مدتی را به چیزی جز احساس شادی فکر نکنید. مسیری را طی کنید که در خلال زندگی، جریان شادی در آن پیوسته پررنگ و در حرکت باشد

25. خلاقیت

خلاقیت در روان‌شناسی و در قالب ارزش،‌ بدین معناست که شما هنگام مواجهه با بن‌بست در زندگی، چطور راه جدیدی را برای خلاصی از این شرایط و بهبود موقعیت،‌ پیدا می‌کنید.

با زیستنِ این ارزش،‌ شما می‌بایست در هنگام روبه‌رو شدن با مشکلات جدید، راه‌حل‌های جدید را نیز خلق کنید و ایده‌هایی برای بهتر شدن وضعیت داشته باشید.

26. واقع‌بینی واقع‌بینی یعنی مشاهده‌ی اتفاقات و وقایع همان‌طور که هست، دروغ نگفتن به خودتان و تغییر ندادنِ آن به سبکی که دل‌تان می‌خواهد. واقع‌بینی می‌تواند زیرساخت ایجاد امنیت در شما باشد
27. تصمیم‌گیری تصمیم‌گیری یعنی توانایی آنالیز کردنِ‌ گزینه‌های موجود، توجه به ارزش‌های درونی و جرأت‌مندی برای انتخاب یک گزینه‌ی بهتر. در تصمیم‌گیری، از بین راه‌حل‌های حاضر،‌ یکی را انتخاب کرده و بهای آن را بپردازید و پای تصمیم خود بایستید.
28. تأمل تأمل یعنی در موقعیت‌های غیرقابل پیش‌بینی و غیرمنتظره، قبل از تصمیم‌گیری و اقدام، مکث کنید،‌ از موقعیت فاصله بگیرید و اجازه دهید تا مسئله‌ی پیش‌آمده را به دور از هیجاناتِ آنی بررسی کنید و دست به اقدام بزنید.
29. پیشرفت پیشرفت به معنای عدمِ درجا زدن است.

در واقع منظور از این ارزش،‌ در نظر گرفتنِ هدف‌های کوچک برای خودمان است تا بعد از هر گام و رسیدن به این هدف‌ها، پیشرفت را در مسیر احساس کنیم و همچنین در صورتی‌که ثابت ایستاده‌ایم،‌ متوجهِ این موضوع بشویم و به سمت اهداف‌مان در زندگی حرکت کنیم.

30. سازندگی

منظور از سازندگی، ساختنِ دستاوردهای کوچک و بزرگ در زندگیِ شخصی، خانوادگی و یا کاری است. سازندگی یعنی تمام فرایند قبل از رسیدن به یک نتیجه‌ی مورد نیاز است.

برای مثال اگر در رابطه‌ی عاطفی‌تان، یک دیوار شیشه‌ای را بین خودتان و شریک عاطفی‌تان احساس می‌کنید و برای از بین بردنِ‌ این مانع،‌ تلاش می‌کنید (مراجعه به تراپیست، وقت گذاشتن با یکدیگر و صحبت درباره‌ی مشکلات)، در واقع در حال ساختنِ دوباره‌ی این رابطه هستید.

31. اصالت اصالت داشتن به عنوان ارزش،‌ به این معناست که شما طبق ارزش‌ها و اهداف خودتان و نه بر اساس دیدگاه و نظرات دیگران،‌ زندگی می‌کنید. احساسات واقعیِ خودتان را بیان می‌کنید و ترسی از قضاوت ندارید.
32. اعتمادبه‌نفس و عزت نفس

عزت نفس به احساس ما درباره‌ی خودمان ارتباط دارد ولی اعتماد به نفس، باور ما به توانایی‌های‌مان است.

عزت‌نفس یعنی من ارزش یک زندگی شاد و موفق را دارم، با عزت‌نفس شما از توانایی‌ها و دستاوردهایی که دارید آگاهید، خودتان را همان‌طور که هستید دوست دارید و به احساسات‌تان ارزش می‌دهید.

اعتمادبه‌نفس یعنی تصویر ذهنی مثبتی که شما نسبت به توانایی انجام یک کار و داشتن مهارت در امور مربوط به خودتان دارید. برای مثال؛‌ من اعتماد به نفس خوبی در مدیریت یک گروه دارم

33. بخشش

بخشش یعنی تصمیمی آگاهانه و عمدی برای رهایی از احساس خشم و انزجاری که نسبت به فرد دیگری دارید.

حتی اگر به نظرتان،‌ آن فرد لیاقت بخشش شما را نداشته باشد و یا حتی متوجه اشتباهش هم نشده باشد. شما این کار را برای خودتان انجام می‌دهید.

34. شهامت توانایی مقابله‌ و ایستادگی شما در برابر مشکلات، همان ارزش شهامت است. این که چه مقدار سعی می‌کنید ریسک‌ کنید و مسیرهای جدید را تجربه کنید.
35. استمرار ارزش استمرار یعنی در صورت مواجهه با چالش‌ها، هدف‌تان را گم نکنید و بدانید که با پشت سر گذاشتن این موانع و پیوستگی است که می‌توانید به هدف‌تان برسید.
36. قاطعیت یعنی بتوانید خودتان را با اعتماد به نفس بیان کنید،‌ بدون این که مجبور باشید به صورت پرخاشگرانه، منفعلانه و یا فریبکارانه عمل کنید. قاطعیت یعنی ضمن این که با صداقت و گشودگی به نیازهای خود توجه دارید و آن‌ها را در اولویت قرار می‌دهید، نیازهای دیگران را هم در نظر می‌گیرید.
37. گشودگی به تجربیات تازه این ارزش یعنی شما با آغوشِ باز، پذیرای تجربه کردنِ موقعیت‌های جدید هستید و تلاش می‌کنید تا از هر یک از این تجربه‌ها،‌ درس لازم را بگیرید و نسبت به یادگیری از خود مقاومت نشان ندهید.
38. صمیمیت به معنی شناخت عمیق شخص از خود و هیجاناتش و احساسات طرف مقابل است. صمیمیت واقعی یک فرایند دو طرفه و تعاملی است که مولفه‌های مختلفی دارد که اصلی‌ترین آن پذیرش،‌ شناخت، همدلی و قدردانی از طرف مقابل است. در صمیمیت شما می‌دانید که طرف مقابل‌تان هم نقص‌هایی دارد و او را به صورت مجموعه‌ای از صفات مثبت و منفی می‌پذیرید و برای خوش‌احوالی و رشد یکدیگر تلاش می‌کنید.